ازدواج خوب یا بد؟
امشب دعوت بودیم یا بهتر بگویم دورهمی دوستانه ای بود با هم خوابگاهی های سابق...
تنها مجرد آن گروه7نفره من بودم:)
از هر دری حرف زدیم درست مثل آن موقع هایی ک در خوابگاه حرف میزدیم و صدا به صدا نمیرسید
حرف از همسرها و یا به عبارتی مردها شد
چقدر دل دوستان خون بود:)
جالب اینجا بود که هرکدامشان که از عیوب همسرانشان میگفتند بقیه تایید میکردند و میگفتند شوهر ما هم همین طور!!
و جالب این جا بود که هیچ کدام از ازدواج کردن راضی نبودند و همه دوست داشتند به دوران دختر بابا بودن بازگردند
در عروسی خواهرم هم همه حرفشان همین بود"ازدواج چیز خوبی نیست"!!!!
و حالا جالبتر این که همه ته حرفشان به این میرسیدند که چرا من به یکی از این اقایان خاستگار جواب نمیدهم و ازدواج نمیکنم!!!
خب الان شما جای من
چه کار میکنید؟
ازدواج نمیکنید و به توصیه دوستان مبنی بر این که خانه ی پدر بهتر است گوش میدهید؟
یا ازدواج میکنید که دو روز دیگر جای آن ها بنشینید و به دیگران توصیه کنید که ازدواج نکنند؟
یا این که ازدواج میکنید و سعی میکنید حرف آنها را نقض کنید؟
اصلا نمیفهمم قضیه چیست!
زن ها از مردها و مردها از زنان ناراضین
مشکل از کجاست؟
ایا شما هم به این نتیجه رسیده اید که ازدواج مانند دستشوییست که هرکسی که داخل است میخواهد بیرون بیاید و هرکسی بیرون است میخواهد داخل رود؟
منتظر جوابتون هستم
خوب چه شد؟ جمعبندی کردید؟