آیا واقعا....؟
شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۵ ق.ظ
اذان مغرب را گفتند
بعد از نماز مسجد آویشن گرم داد و خوردیم!
آمدیم خانه!
سفره پهن بود...
ماکارونی بود با سالاد و البته نوشابه و از همه خوردیم!
افطاری که تمام شد چای با خرما خوردیم...
نیم ساعتی گذشت و برای خرید بیرون رفتیم...
علاوه بر خریدهایمان بستنی خریدیم و خوردیم...
از همان طرف رفتیم خانه ی مامان بزرگم...
چای اورد,خوردیم!
هندوانه اورد,خوردیم!
گیلاس اورد,خوردیم!
اسنک هم اورد که دیگر آن را نخوردیم!
برگشتیم خانه...
خواهرکوچیکمان هوس شیرموز کرده بود,ساعت یک نصف شب!
پدر درست کرد و همه خوردیم!
و بعدش من بودم ک هوس کرانچی کرده بودم و باز هم کرانچی را باز کردیم و خوردیم!
هرشب تقریبا همین است...
آیا واقعا ما روزه میگیریم که یاد فقرا باشیم؟
۹۵/۰۳/۲۲