گمنامی با طعم شهرت

گمنام اگر در پی گمنامی بود هرگز گمنام نمیشد...او شهرت را خواست ...شهرت در کنار حوض کوثر

گمنام اگر در پی گمنامی بود هرگز گمنام نمیشد...او شهرت را خواست ...شهرت در کنار حوض کوثر

گمنامی با طعم شهرت

دنیا انگار قصد دارد که ما را بیازماید
رقیب میطلبد و انگار همه سینه سپر کرده ایم که بایستیم درمقابلش
و چه کودکانه گمان کردیم که چیزی هستیم در مقابل قدرت مافوق اراده ی او
و حال که زندگیم مسیر حق و حقیقت را یافته است,چه زیبا میفهمم که...الیس الله بکاف عبده...
من ملتهبم...اما حب تو در من خانه کرده است
پس ملت_حب_آنه به دنبالت می آیم
چون شک ندارم و من یتوکل علی الله فهو حسبه...
و این گونه التحابم آرام می شود...

آخرین مطالب
  • ۲۷ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۱۶ دلم...
  • ۲۳ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۳۳ حرف...
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۱۰ عشق!!!
آخرین نظرات
  • ۲۲ ارديبهشت ۹۷، ۱۴:۵۱ - حسین بوذرجمهری کجا؟ :/

میخواهم کمی بخوابم....

شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۹ ب.ظ

اعصابم تا حد زیادی بهم ریخته است...

بجای این ک این روزها به فکر این باشم ک چطور برای درک شب قدر اماده شوم به این فکر میکنم ک چرا دختران ما به این حد به ارایش کردن محتاجند که حتی در روضه و شب قدر هم دست از سر این کارهایشان برنمیدارند و با قیافه ی عادی به عباداتشان نمیرسند؟

خسته شدم ازین کوته فکری و روشن فکری...

خسته شدم ازین متهم شدن به املی بخاطر چهارتا نخ موی صورت...

مگر من نمیتوانم مثل انها باشم؟

یا این که بلد نیستم؟

هم من میتوانم هم خوب فنون ارایش گری را بلدم اما نمیخواهم...

مگر جز این نیست که گوشه ی برداشته ی ابروی زن برای مرد نامحرم باید پوشیده شود‌؟

خب پس من چرا باید من برای غیر محرمم به صورتم دست بزنم؟

اصلا من مگر محتاج نگاهم که بخواهم برای جلبش کاری کنم؟

من انقدر اعتماد به نفس دارم که بی ارایش و با پوشش کامل بیرون بیایم و حتی مورد تحسین هم واقع شوم...

اما نه برای رژ زننده ام یا برای مانتوی بدن نما و کوتاهم , بلکه بخاطر پوششم که افتخار من است

برایم مهم نیست که چون شمایی مرا امل خطاب میکنید...

ولی در این بلوا کمی زیاد از روشن فکریتان خستم...

چراغ ذهنتان را خاموش کنید میخواهم کمی بخوابم....


پ.ن:این روزها دیدن صورت ارایش شده ی دختران بیشتر عذابم میدهد...

برای ارامش دلم دعا کنید...

۹۵/۰۴/۰۵ موافقین ۲ مخالفین ۰
ملت- حب

نظرات  (۷)

۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۱:۵۵ وخدایی که دراین نزدیکیست ..!
چی بگم؟

:/
پاسخ:
هر چه میخواهد دل تنگت بگو...
۰۷ تیر ۹۵ ، ۲۲:۵۰ من و غریبه
صورت آرایش شده اشونو بذاریم کنار میرسیم به حجابشون به بیرون گذاشتن موها تا فرق سر ..
به تنگی لباس و....

و این عذاب دهنده ترین چیز دنیاست 

:(
پاسخ:
اره خیلی...
:(
سلام
حرص نخور خواهرجان
چه بسیار از این حرف ها و توهین ها
و همش فدای وجود حضرت مادر..س
حرص نخور
براشون دعا کن
که اونها هم
مثل تو
عاشق مادر بشن
که بچشن لذت شبیه شدن به مادر رو...

یازهرا
التماس دعا
پاسخ:
کاش میشد بی تفاوت بود...
مهم اینه کسایی هم هستن اما بااینکه ارایش میکنن هنوز ب خیلی چیزا پایبندن
براشون مهمه شب قدر بیان مسجد،براشون امام علی مهمه
صرفا هر کی ارایش میکنه بد نیست
یکم دیدمونو تغییر بدیم
یکم مثبت نگر باشیم
دنبالید
پاسخ:
اینکه صد البته
نقص اونا در ظاهره و نقص ما در باطن...
اما نقص ما فقط مارو خراب میکنه و نقص اونا جامعه رو...
۰۵ تیر ۹۵ ، ۲۲:۳۴ سربازکوچولو ...
اره دقیقا دیشب اینقدر اعصابم خورد شد دخترایی با ارایش و ...اینقدر عصبانی شدم که کاری نمیتونم بکنم
پاسخ:
:(
خیلی بده
خیلی...
۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۳ علی رحمانی پور
احسنت
منم چند مطلب دارم که توی صف انتظارن برای نمایش
بیاید شمام ببینید
خیلی زیبا گفتی واقعا مشکل بزرگ جامعمونه
کاش همه مثل شما بفهمن
پاسخ:
تشکر
همه میفهمند منتهی خود را به نفهمی میزنن
احسنت.
قلمتون نویسا و اجرتون با خدا.
امیدوارم هیچ وقت از نوشتن ارزش ها و پاکی ها خسته نشوید.
پاسخ:
تشکر
ان شاالله خدا توفیق بده ک برای خودش بنویسیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">